زنده باد نقد و نقادی

ساخت وبلاگ

عباس خسروانی/مدرس دانشگاه و عضو انجمن روزنامه نگاران مسلمان

از ضرورت،اهمیت و کارکردهای نقد در جامعه هر چه بگوئیم و بنویسیم کم است به خصوص در جامعه ی ایرانی که اراده کرده به قله های پیشرفت و تعالی برسد.جامعه ما امروز نیازمند درونی کردن فرهنگ نقد است.فرهنگ نقد یعنی اینکه نقد با همه ی کارکردهائی که برای جامعه دارد بدون آداب و روش نیست و برای آنکه نقد بتواند اثرات سازنده خود را بر جامعه بگذارد و سرعت پیشرفت ما را بیشتر کند آدابی دارد که باید رعایت گردد.عدم رعایت آداب نقد نه تنها برای جامعه سازنده نیست بلکه مخرب هم خواهد بود.لذا ما در حال حاضر بیش از آنکه به خود نقد نیاز داشته باشیم به فراگیری و ترویج فرهنگ نقد نیاز داریم.ما نیاز داریم تا با کمک رسانه ها به این سوالات پاسخ دهیم که نقد چیست و نقاد کیست؟پاسخ های فراوانی به این سوالات داده شده اما لازم است تا باز هم از منظر های مختلف و به اشکال گوناگون این سوالات کلیدی را پاسخ دهیم تا جامعه به یک فهم درست و اجماعی نسبی نسبت به مقوله نقد دست یابد.نقد در لغت به معنای جدا کردن خوب از بد، سره از ناسره است.واژه نقد در لغت به معنای «بهینِ چیزی را گزیدن» ‌است. انتقاد هم اگر چه معادل این واژه نیست و تفاوت‌هایی مفهومی با آن دارد، اما همواره در کنار واژه نقد بکار می رود.نقاد کسی است که بر موضوع نقد اشراف و احاطه دارد و می تواند جنبه‌های مثبت و منفی موضوع نقد را فهم کند و برای مخاطب نقاط قوت و ضعف را آشکار سازد و تصمیم نهائی را به مخاطب بسپارد.در فرهنگ اسلامی نیز به خوبی به آداب نقد اشاره شده است.به عنوان مثال در یک نمونه، قرآن‌کریم در سوره مبارکه زمر آیه 18 می‌فرماید:"آن بندگانی که سخن بشنوند و به نیکوتر آن عمل کنند،آنان هستند که خدا آنها را (به لطف خاص خود) هدایت فرموده و هم آنان به حقیقت خردمندان عالمند".براساس این آیه شریفه تنها کسانی قادر خواهند بود از بهترین سخن‌ها پیروی کنند که توان نقد سخنان دیگر را داشته باشند و عیوب و ضعف‌های آن سخنان را شناخته باشند. با همین تعاریف ساده به خوبی می توانیم به آسیب شناسی وضعیت نقد در ایران بپردازیم.آسیب هائی که حتی نهادهای علمی و دانشگاهی ما را نیز به خود مبتلا کرده است.امروز ما با نقدهائی در فضای تخصصی و عمومی جامعه مواجه هستیم که نشان می دهد ناقدان ما احاطه کافی به موضوع یا پدیده ی مورد نقد خود ندارند و در نقد خود فاقد روش منطقی،نگاه همه جانبه و بدور از حب و بغض های شخصی و جناحی هستند.در حالی که نقد یک روش بررسی عالمانه پدیده است که از دل آن حرکتی رو به جلو و زایش فکری و اصلاح اندیشه بیرون می آید و کنشی است که انسان بوسیله آن از تحجر و جمود فکر و اندیشه به عنوان آفت پیشرفت وتعالی رهائی می یابد.لذا ما برای رسیدن به آرمان های بلندی که برای خود ترسیم کرده ایم نیازمند جامعه ای هستیم که از انسان های آزاد اندیش و آزاده تشکیل شده که هم قدرت نقد دارند و هم ظرفیت نقد پذیری.جامعه نقاد جامعه ای است که از جهل به دانائی می رسد.جامعه ای است که از سوال به نقد می رسد و این فرایند لازمه پیشرفت است.جامعه ای که سوال می کند اراده کرده تا از جهل بیرون آید زیرا خاستگاه سؤال جهل است اما نمی خواهد در جهل باقی بماند.از طرف دیگر عالمان جامعه فضای نقد را زنده نگه می دارند چرا که می خواهند دانائی را در جامعه ترویج و تحکیم ببخشند.جامعه نقاد جامعه ای دانائی محور است و مدام در حال زایش و نوزائی است.جامعه ای که نه سوال دارد و نه نقاد است جامعه ای مرده محسوب می شود.پس باید گفت زنده باد نقد زنده باد نقادی.

منتشر شده در هفته نامه بیان اندیشه

یادداشت های یک خبرنگار...
ما را در سایت یادداشت های یک خبرنگار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abbaskhosravanio بازدید : 148 تاريخ : چهارشنبه 1 اسفند 1397 ساعت: 19:34