به گزارش خبرگزاری فارس از اراک، سرنگونی پهپاد فوق پیشرفته آمریکایی که به آسمان کشورمان تجاوز کرده بود، یک موفقیت بزرگ تاریخی و ملی است که جا دارد این واقعه در اذهان مردم و نسلهای آینده حک شود و در تاریخ بماند تا همگان بدانند سرزمینی که تا نیم قرن پیش حیاط خلوت آمریکاییها محسوب میشد و هرگاه که اراده میکردند به آسمان و خاک و آب آن تجاوز میکردند امروز نه تنها جرات نزدیک شدن به آبها و خاک و آسمان ایران را ندارند بلکه هرگاه که از حد خود عبور میکنند با واکنش جدی حافظان وطن مواجه میشوند و اعتبار و حیثیت خود را خدشهدار میکنند.ایران پیشرفتهترین سلاح نظامی کشوری را سرنگون کرده است که ادعای ابرقدرتی دنیا را دارد و بر دنیا فخر میفروشد و هرگونه که اراده کند و صلاح بداند عمل میکند، آمریکایی که همه را بنده خود میداند و دیگران هم از رویارویی با او هراس دارند.البته چند سالی است که برخی اندیشمندان در دنیا این ایده را مطرح کردهاند که هژمونی آمریکا در حال فروپاشی است و ما در ایران این ایده را به واقعیت نزدیک کردهایم و نشان دادیم که این قدرت هژمونیک دنیا چگونه در آسمان ایران غافلگیر میشود.سرنگونی این پهپاد نه تنها در دنیا و برای مردم و اندیشمندان جهان حائز اهمیت است بلکه برای مردم ایران و مسئولان ما هم باید حائز اهمیت باشد.جا دارد رسانهها ابعاد مختلف این رویداد تاریخی را باز کنند و کارشناسان به بحث و تبادل نظر در این خصوص بپردازند، این رویداد پیروزمندانه محصول گفتمان انقلاب اسلامی است و این نکته بسیار مهمی است که ما باید در گام دوم انقلاب آن را به افکار عمومی تزریق کنیم و بگوییم که عزت و سربلندی ایران در گرو تفکر و عمل در گفتمان انقلاب اسلامی است.گفتمانی که ثابت کرده اگر اراده کنیم و بخواهیم میتوانیم به دستاوردهای بزرگی دست پیدا کنیم و نیاز به معطل کردن پیشرفت خود به اجازه قدرتهای جهانی نداریم.دوران طاغوت، سالهایی بود که استعداد و توانمندی ایرانی به دلیل بیکفایتی مدیرانش به اغما رفته بود و کسی به آن باور نداشت یا نمیخواست که باور داشته باشد.این بیاعتمادی و بیاعتنائی به استعداد و توانمندی جوان ایرانی باعث وابستگی کشور به خارج از مرزها شده بود به طوری که روشنفکران آن دوران این وابستگی را تئوریزه میکردند و به خورد مردم میدادند.سید حسن تقیزاده از جمله این متفکرینی است که رمز و راز موفقیت ایران را حل شدن در فرهنگ غربی میدانست و میگفت که باید سرتا پا فرنگی شویم تا بتوانیم پیشرفت کنیم.تفکری که به ایرانی توهین میکند و او را ناتوان از انجام کارهای بزرگ میداند.حتی این تفکر علی رغم ابطال مکرر در طول تاریخ و گذشت سالها از آن باز هم در داخل کشور طرفدارانی دارد که معتقدند آمریکاییها میتوانند با یک موشک سیستم دفاعی ما را نابود کنند، یا فلان مسئول که از ابتدای انقلاب تا کنون در سمتهای عالی کشور حضور داشته با توهین با مردم ایران میگوید بزرگترین هنر ما پخت آبگوشت بزباش است و برای مدیریت کشور باید از خارج مدیر وارد کنیم.به این شخصیتها باید گفت که چطور ما برای ساخت موشکهای پیشرفته و سیستمهای مخابراتی و سامانههای موشکی و دست یابی به انرژی هستهای و ... و در نهایت ارتقاء باور نکردنی توان نظامی و دفاعی کشور مدیری از خارج کشور وارد نکردیم اما برای ساخت اقتصاد و سایر حوزههایی که در آن به دلیل حاکم نبودن تفکر انقلابی و جهادی دچار مشکلات عدیده هستیم باید مدیر وارد کنیم.قطعا همان جوانی که میتواند موشکهای پیشرفته بسازد و انرژی هستهای را بومی کند و پهبادهای فوق پیشرفته آمریکا را زمینگیر کند میتواند اقتصاد کشور را نیز آباد کند به شرط آنکه گفتمان وابستگی و ناتوانی از مدیریت کشور رخت بربندد و زمینه برای تشکیل دولت جوان انقلابی فراهم گردد.سرنگونی پهباد گلوبال هاوک نماد تقابل بین گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان غیرانقلابی وابسته است.گفتمان انقلاب اسلامی، امروز با اقدامات خود ثابت کرده است "ما میتوانیم" صرفا یک شعار نیست بلکه به واقعیت پیوسته است، این موفقیت بزرگ چه درسی برای ما دارد و چه عبرتی میتوان از آن گرفت؟
مهمترین درسی که این رویداد به ما داد این بود که باید به خدا و وعدههای الهی اعتماد کرد و به دشمنان بیاعتماد بود، اینکه ابهت آمریکا در حال فروپاشی است و این آمریکا نمیتواند با یک بمب سیستمهای دفاعی ما را از کار بیندازد، اینکه رسیدن به اقتدار محصول زحمت و تلاش و تکیه بر توانمندیها داخلی و مدیریت جهادی است نه مذاکره و امید داشتن به کمکهای بیگانگان.کسانی که میگفتند بزرگترین هنر ایرانیها پخت آبگوشت بزباش است باید چشم و گوش خود را باز کنند و ببینند که چگونه همین جماعت توانسته است فوق پیشرفتهترین سلاح نظامی ابر قدرت جهان را زمینگیر کند.امروز عمده مشکلات کشور ریشه در این نوع تفکر دارد که برای عزت ایرانی و اقتدار و صلابت کشور ارزشی قایل نیست و به جای مدیریت انقلابی و جهادی و کار مضاعف و اعتماد به توانمندیهای داخلی چشم امید به مذاکره دارد و سالهاست کشور را معطل نتیجه دادن یک مذاکره و قرارداد پوشالی کرده است و تازه فهمیده که آمریکا شش سال است آنها را سر کار گذاشته و آنها را فریب داده است.همین آمریکایی که 6 سال مدیریت غیر انقلابی ما را فریب داد، در برابر مدیریت انقلابی و واقعه سرنگونی پهباد فوق پیشرفته خود گفته، که این اتفااق خیلی دردناک بود و وجه خود را از دست دادیم و ابهت ما شکست.مدیریتی که با لبخند آمریکاییها از خوشخالی غش میکند و در پوست خود نمیگنجد و همه جوره به او اعتماد میکند و با اخم او دست به خودکشی میزند نمیتواند این کشور را به آرمانهایش برساند، داستان تاریخی غربزدگی ما و تقابل گفتمانی ما دارد به جاهای خوبش میرسد و باید منتظر ماند و پایان این داستان را دید.
یادداشت های یک خبرنگار...
ما را در سایت یادداشت های یک خبرنگار دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : abbaskhosravanio بازدید : 118 تاريخ : پنجشنبه 6 تير 1398 ساعت: 15:20